loading...
ایستگاه سرگرمی تفریحی علمی سرخسچه
jarjonok بازدید : 4 چهارشنبه 14 اسفند 1392 نظرات (0)

کهکشان ها

مقدمه:

در گذشته مردم زمین را مرکز دنیا می دیدند و فکر می کردند که خورشید نیز یکی از جرم هایی است که به دور زمین می گردد و دلیل آن حرکت خورشید بود که از شرق طلوع و از غرب غروب می کرد. پس از سال ها این حقیقت آشکار شد که خورشید مرکز بوده و زمین به دور آن می گردد. ما هنوز نمی دانیم که چقدر در مقایسه با این دنیای بزرگ خود کوچکیم. ما هر روز نشانه های بیشتری درباره ی کوچکی خود پیدا می کنیم و هر روز می فهمیم کوچک تر از آن هستیم که فکر می کنیم و روز به روز مقیاس هایی بزرگ تر از قبل پدید می آیند. یکی از این مقیاس ها «کهکشان» نام دارد. ما نقطه ای بسیار ناچیز از کهکشانی به نام راه شیری هستیم که در گروه ی به نام «گروه محلی» که از راه شیری و حدود25 کهکشان دیگر تشکیل شده است، قرار داریم. از آن جایی که ما در حاشیه­ی راه شیری قرار داریم می توانیم کهکشان خود را در آسمان ببینیم.در قدیم مردمان فکرهای بسیاری درباره­ی این خط شیری رنگ  می کردند مثلاً سرخ پوستان آمریکا اعتقاد داشتند که سگی دانه های ذرت را به آسمان پاشیده است و یا هندو ها راه شیری را مانند شکم خال دار یک دلفین می­بینند و یا مصری­های باستان فکر می­کردند راه شیری استخری از شیر گاو است و بوشمن های کالاهاریفکر می کردند که راه شیری شراره ی آتش است.

اما در زمان حال مردم ما فکر می کنند راه شیری کهکشانی است که حدود 100,000 سال نوری قطر دارد؛ ولی آیا ما هم اکنون درست فکر می کنیم یا همانند پیشینیان خود اشتباه می کنیم؟ ما تاکنون نمای بیرونی کهکشان خود را ندیده ایم و کاوشگر ها نیز تا به حال از منظومه ی شمسی بیرون نرفته است.


پس ما نمی توانیم بگوییم که کهکشان خود را می شناسیم و وقتی کهکشان خود را نشناسیم بدیهی است که شناختن کهکشان­های دیگر کاری، بسیار دشوار و سخت خواهد بود. ولی ما تا آن جایی که می­توانستیم با مشاهده­ی دیگر کهکشان ها و محاسبات دشوار ریاضی می توانیم به شکل و ساختار کلی کهکشان خود پی ببریم.در دنیا­ی ما فاصله­های نزدیک نیز بسیار دورند و حتی خورشیدی که ما به دور آن می گردیم، 149,000,000 کیلومتر با ما فاصله دارد و نور آن را 8 دقیقه دیرتر می بینیم. این اندازه ها در کهکشان به چند صد سال نوری نیز می رسد. اندازه ی اجرام نیز بسیار بزرگ و عظیم به نظر می رسد و حتی خورشید کوچک ما نیز، 16,689,400,000 کیلومتر قطر دارد.

کهکشان چیست؟

کهکشان را به طور کلی می توان این گونه تعریف کرد:مجموعه ای بی کران از ستاره ها، ابر های گازی( سحابی ها) و غبار که به کمک جاذبه در کنار هم ماندند.

کهکشانی که ما در آن قرار داریم، «راه شیری» نام دارد و حدود 200میلیارد ستاره در آن قرار دارد و پهنای آن حدود 100,000 سال نوری است.

کهکشان ها به طور کلی به سه نوع مارپیچی، بیضوی و نا منظم (بی قائده) تقسیم می شود.

 

انواع کهکشان های مارپیچی

کهکشان های مارپیچی عموماً اجرام بزرگی اند که دو و یا چند بازو دارند و مقدار آنها نسبت به کهکشان­های بیضوی کم است.این نوع کهکشان شامل دو نوع مارپیچی ساده و مارپیچی میله ای است.

کهکشان های مارپیچی

این کهکشان ها کاملاً پهن­اند و فقط مرکز آنها بر آمدگی دارد. علت پهن بودن آنها و وجود بازوها سرعت زیاد آنهاست. با مطالعه­ی سرعت شعاعی این کهکشان­ها می توان گفت که سرعت چرخش آنها حدود 200 تا 300 کیلومتر در ثانیه است. قابل توجه است که به دلیل نبود پیوستگی سخت میان ستارگان و ابر­ها مرکز کهکشان بسیار کند تر از حاشیه­ی آن حرکت می کند.

ساختار کهکشان­های مارپیچی، شامل دو بخش است:1- بخش بیضیوار 2-بخش مسطح

بخش مرکزی اساساً شامل بخش بیضیوار است که شبیه به یک کهکشان بیضوی است.در قسمت بیرونی بخش بیضیوار ساختاری کاملاً متفاوت، توزیع مسطحی از ستارگان را نشان می­دهد.و شامل ستارگان پیر است و گاز و غباری در آن پیدا نمی شود.

 

 

بخش مسطح شامل بازوها می باشد. بیشتر کهکشان­های مارپیچی دوبازو دارند و گاهی این بازوها چند شاخه­اند. همچنین برخی پیچ­خورده و برخی دیگر گسترده­اند. آن­ها مقادیر زیادی ستاره­ی جوان و گاز­و­غبار را شامل می­شوند.

 

گاز­های موجود در بازو های این نوع کهکشان به شکل ابر های غول پیکری است که به دو شکل آشکار می شود. یا قابل رؤیتند و یا ابر های غیر قابل رؤیت (جز برای تلسکوپ­های رادیویی) با هیدروژن خنثی­اند که در تمام ساختار بازو ها گسترده شده اند و امواجی در طول موج 21 سانتی متر گسیل می کنند. گفتیم که در بازو ها علاوه بر گاز و ستاره، غبار نیز وجود دارد؛ غبار مانند حباب های تاریکی از ماده، ستارگان اطراف خود را تیره می کنند؛ ولی ستارگان جوان، حداقل در کهکشان مارپیچی نزدیک­تر، درخشان­تر و واضح­تر بوده و به رنگ آبی دیده می­شوند.

از این موضوع می­توان نتیجه گرفت که بازو ها مکانی برای شکل گیری ستارگان­اند. ستارگان موجود در آن ها بیش از یک میلیون سال عمر ندارند و در مقایسه با عمر این کهکشان­ها که مجموعاً حدود ده میلیارد سال است، بسیار جوان می نماید. گاز و غبار موجود در ابرها مواد اولیه را برای تشکیل یک ستاره ی جدید فراهم می­سازد.

وجود بازوهای مارپیچی را می­توان ناشی از یک اثر مشهود فیزیکی دانست که در نظریه ی موج چگالی سی.سی.لین توصیف می­شود.طبق نظریه­ی این فیزیکدان، یک قرص گازی چرخان می تواند امواج مارپیچی بسیار چگال و پایدار تولید کند. در این بازو ها، ستارگان و ماده­ی بین ستاره­ای، به مدت معینی در کنار هم جمع می­ شوند و به موازات «گیر افتادن» مواد جدید توسط موج چگال، آرام به حرکت خود ادامه می دهند. سابقاً به اشتباه تصور می شد که امواج مغناطیسی در پیدایش بازو ها مؤثر اند، ولی مطالعات دقیق نشان می دهند که میدان های مغناطیسی کهکشان های مارپیچی بسیار ضعیف هستند و نمی توانند بر ساختار آن ها تأثیر بگذارند. برای مثال میدان های مغناطیسی کهکشان ما،100,000 بار کم توان تر از میدان مغناطیسی زمین است.

 

 

کهکشان های مارپیچی میله ای

وجه مشخصه­ی نوع دیگری از کهکشان های مارپیچی، میله ای شکل بودن نواحی مرکزی آن هاست. هسته ی این کهکشان های کمیاب به کهکشان های بیضیوار شبیه نیست. بلکه ساختاری دراز و نسبتاً باریک دارد. هسته در مرکز این میله­ی نورانی جای گرفته است. معمولاً بازوها نه از مرکز کهکشان، بلکه از دو سر این میله سرچشمه می­گیرند. «میله»ی این کهکشان­ها هنوز معمای بزرگی است. دانسته نیست که آن­ها چگونه پدید آمده­اند و یا چگونه شکل گرفته اند. امروزه پژوهش های زیادی در این باره صورت می گیرد.

 

کهکشان های مارپیچی در نگاه هابل

هابل کهکشان های مارپیچی را به هشت رده ی زیر تقسیم کرده است:

در رده ی نخست کهکشان هایso قرار دارند که شامل دو بخش مسطح و بیضیوار و فاقد بازو های مارپیچی هستند. ساختار بیرون آن ها به دلایل نامعلوم مارپیچی به نظر می آیندو غالباً در آن ها غبار نیز وجود دارد.

سه رده­ی بعدی بر مبنا­ی چگونگی پیچ­خوردگی بازوها تعریف می شوند. در یک کهکشانsa بازوها کاملاً به دور هسته پیچ خورده­اند، در کهکشان­هایsb، شدت پیچ­خوردگی کمتر است؛ در حالی که در کهکشان­هایsc، بازو ها بسیار آزاد و گسترده اند. کهکشان­های sa، بخش بیضیوار بسیار نورانی و بازوهای نورانی هموار دارند. در کهکشان هایsc هسته­ی بسیار کوچک دارند و تکه تکه بودن بازوهایشان بیشتر است.

در این رده­بندی، کهکشان های مارپیچی­میله­ای را با درج حرف Bبین s وحرف­های o و aوb وc مشخص می­شوند.

کهکشان راه شیری یک کهکشان sc یا sb می باشد.

 

کهکشان­های بیضوی

بسیاری از کهکشان ها ساختمان مارپیچی ندارند. کهکشان هایی وجود دارند که مرکز و بازو ندارند و شکل بیضی یا کروی دارند که به این کهکشان ها، کهکشان های بیضوی می گویند. این کهکشان ها اکثراً تار هستند و به زیبایی کهکشان های مارپیچی نیستند ولی بیشتر آن ها غول پیکرند.

شکل تمام کهکشان های بیضوی، بیضی است. شکل کاملاً یک نواخت این نوع کهکشان ها، نشانه ی پیری و آرامش آن­هاست. یعنی از زمانی بس دراز در آن ها اتفاق قابل توجه­ای نیفتاده است. با اندازه­گیری ستارگان در آن­ها حدود 10میلیارد سال پیش متوقف شده است.

اندازه­گیری توزیع نور از مرکز یک کهکشان بیضوی به طرف بیرون، نشان می دهد که شدت نور طبق منحنی همواری کاهش می یابد. این منحنی که ساختار کهکشان را توصیف می کند، در تمام کهکشان های بیضوی یکسان است و فقط بزرگی و نیز درجه­ی پهن­شدگی کهکشان آن­را تغییر می­دهد.ساختار اساسی همه­ی کهکشان­های­بیضوی را به علت یک نواختی می توان رد یک فرمول خلاصه کرد: همه­ی آن­ها یک شکل هستند و تفاوتشان صرفاٌ از نظر اندازه­ی غنی بودنشان و همچنین گستردگی توزیع ستارگان است.

کهکشان بیضوی معمولاٌ از میلیارد ها ستاره تشکیل یافته اند که مدار همه­ی آنها حول مرکز سیستم است. مقایسه­ی ساختار این نوع کهکشان ها، با مدل هایی که به طور ریاضی طرح می شوند ما را به تعیین انواع مدار های ستاره­ای آنها راهنمایی می کند. در کهکشان های مختلف، آرایش مدار ستاره ها نیز گوناگون است؛ ولی به نظر می رسد که درصد بیشتری از ستارگان اکثر کهکشان های بیضوی مدار هایی با برون مرکزی1 زیاد دارند. در آن­ها تعداد کمی از ستارگان در مدار های تقریباٌ دایروی می گردند و بقیه در مدار هایی به شکل بسیار کشیده می گردند.

یکنواختی مهم دیگر در کهکشان های بیضوی رنگ آن­هاست. تمام آن­ها قرمزند و اختلاف بسیار اندکی از لحاظ رنگ دارند. اختر شناسان با اندازه گیری رنگ این کهکشان ها نتیجه گرفته اند که بیشتر ستارگان آن های پیرند.2 زیرا ستارگان جوان نمی توانند کهکشانی به رنگ قرمز بسازند.

ویژگی دیگر کهکشان های بیضوی این است که تقریباٌ تمام ماده ی آن ها به صورت ستاره اند و مواد بین ستاره ای مانند ابر های گاز و غبار ( به جز استثنائات کوچک و اتفاقی) ندارند. از این امر نتیجه می گیرند که در حال حاضر هیچ ستاره­ای در کهکشان­های بیضوی شکل نمی گیرد. زیرا

آن­ها فاقد گاز و غباری هستند که مواد خام را برای شکل گیری ستارگان آماده می سازد.

کهکشان های بیضوی در نگاه هابل

در رده بندی هابل، کهکشان های بیضوی بر اساس نمای ظاهری به هشت گروه تقسیم می شوند. این تقسیم بندی نه براساس تمایز فیزیکی، بلکه بر مبنای تمایز هندسی است. برخی از کهکشان­های بیضوی با نمای خارجی تقریباٌ دایروی دیده می­شوند،در حالی که برخی بسیار کشید

ه­اند. اندازه­ی کشیدگی بیضی با برون­مرکزی آن مشخص می­شود. برونمرکزی، نسبت قطر کوچک به قطر بزرگ بیضی است که نمای خارجی آن شکل را نشان می دهد. اگر قطر بزرگ را a و قطر کوچک را b بنامیم، زیر رده های هابل با فرمول(  -1) E10 تعریف می شوند که در آن E نماد بیضی است. مثلاٌ کهکشانی با نمای خارجی دایروی در زیر رده ی E0 قرار می­گیرند، زیرا a و b برابرند و در نتیجه (  -1) معادل صفر است؛ نیز رده ی یک بیضی بسیار کشیده مثلاٌ با نسبت a  =b ، E7 خواهد بود. بین E0 و E7، هشت رده وجود دارد. بنا بر کشف هابل کهکشانی پهن­تر از E7 وجود ندارد.


کهکشان های بی نظم

سومین نوع اصلی کهکشان­ها، عبارت است از کهکشان­های بی­نظم. ترکیب ستاره­ای آن­ها عموماٌ مشابه کهکشان­های مارپیچی است ولی در ساختارشان بازو های مشخصی وجود ندارند. آن ها هسته ی واضحی ندارند، اما در صورت وجود گاهی به شکل میله­ای دیده می شوند. همه­ی کهکشان­های بی­نظم دارای مقادیر زیادی ستاره­ی جوان، گاز و غبار هستند. خوشه­های ستاره­ای1 موجود در آن­ها، در مقایسه با یک کهکشان مارپیچی که همان جمعیت کلی را دارد، بسیار زیاد است. وجه مشخصه­ی مهم یک کهکشان بی­نظم، جوانی آن است. بیشترین نور آن­ها، از تعداد زیادی ستاره­ی جوان و درخشان و ابرهای نورانی گسیل می شود. کهکشان­های بی­نظم همانند کهکشان­های مارپیچی می چرخند، ولی به دلایلی که تاکنون ناشناخته مانده است، بازو های مارپیچی در آن ها شکل نمی گیرد. واقعیت این است که در برخی از آن­ها، چیزی شبیه به بازو های ابتدایی، بازوهای پیچیده و یا بازوهایی که به طور جزئی شکل گرفته اند دیده می شود و از این رو گمان می رود که ارتباط نزدیکی بین کهکشان های مار پیچی Sc و کهکشان های بی­نظم وجود داشته باشد.

همه­ی کهکشان ها با رده بندی هابل مطابقت ندارند، زیرا بعضی بسیار عجیبند. دلایلی در دست است که این کهکشان­های خاص با رویدادهای شدید و ویران کننده ی انفجاری روبرو هستند و در نتیجه به آمیزه ای از ستاره، گاز و غبار تبدیل شده اند که قابل رده بندی نیست.

 راه شیری،کهکشان ما

گرچه کاوش های زیادی در مورد کهکشان محلی ما، راه شیری، انجام گرفته است؛ ولی باز هم آن را به عنوان یکی از کهکشان های ناشناخته ی فضای اطراف خود تلقی می کنیم. واقع شدن ما در درون آن اندازه­گیری ها و بررسی هایی را امکان پذیر می سازد که در مورد کهکشان های دوردست مقدور نیست. از سوی دیگر، همین امر باعث می شود که منظره ی مطلوبی از کهکشان خود به دست نیاوریم. مشاهدات ما از میان گاز و غبار این منظومه ی ستاره ای صورت می گیرد و به همین دلیل درصد های اپتیکی1 بسیاری از بخش های آن به وضوح دیده نمی شوند. حتی نقشه برداری مناسب به طریق رصد های رادیویی نیز با اشکال روبرو می شود. گویی از زیاد بودن درختان، نمی توان جنگل را دید!

 

سال ها بود که اختر شناسان عقیده های کاملاٌ نادرستی در مورد اندازه­ی کهکشان داشتند. در نظر آن­ها، راه شیری منظومه ای بسیار کوچکی بود که خورشید در حوالی مرکز آن قرار داشت. این تصورات با کشف غبار میان ستاره ای تصحیح شد. با پی بردن به نقش غبار میان ستاره ای در محدود کردن دید اپتیکی، اختر شناسان نظریات خود را تصحیح کردند و دریافتند که راه شیری، منظومه ای است بسیار بزرگ و خورشید نیز در فاصله ی دوری از مرکز آن قرار دارد. قبل از کشف غبار میان ستاره ای، تعیین ابعاد کهکشان صرفاٌ بر پایه­ی آمارگیری از ستاره ها بود. به این ترتیب که ستارگان جهات مختلف آسمان شمرده و تعداد آن ها را بر حسب نورانیت های مختلف معین می شد. البته این روش با دقت کافی همراه نبود و فقط سنجش آماری توزیع ستارگان را در فضا مقدور می­کرد. طبق آمار ستاره ای، کاهش تعداد ستارگان کم نور حاکی از رسیدن سرشماری به لبه یک کهکشان بود. بعد از کشف غبار میان ستاره ای، معلوم شد که کاهش ظاهری تعداد ستارگان ناشی از جذب نور توسط ای ذرات پراکنده در فضا بوده است.

اندازه­ی حقیقی کهکشان ما، نخستین بار در حدود سال1917توسط هارلو شیپلی آشکار شد. شیپلی توزیع خوشه­های­کروی ستارگان را در تمام جهات آسمان مورد توجه قرار داد. وی دریافت که توزیع خوشه های کروی در فضا شدیداٌ نامتقارن است، به طوری که اکثریت آن­­ها در جهت صورت­های فلکی قوس و کژدم جای گرفته اند. شیپلی تا آن­جا که توانست فواصل تک­تک خوشه­ها را اندازه­گیری کرد و سپس توزیع آن­ها را در فضا، با مدلی که اخترشناسان در مورد

 

کهکشان ارائه داده بودند، مورد مقایسه قرار داد.

بنا به کشف شیپلی، خورشید نه در حدود مرکز این توزیع، بلکه تقریباٌ 10,000 پارسک1 دورتر از آن و در میان محدوده ی به وجود آمده از صورت های فلکی «قوس»، «عقرب» و «مارافسای» قرار دارد. مطالعات او نشان داد که گسترده­ی کلی کهکشان، 30,000 پارسک است که قبلاٌ 3000 پارسک بر آورده شده بود. با وجود گذشت60 سال داده­های شیپلی به طور قابل ملاحظه­ای معتبر است. اندازه­گیری­های جدید فاصله­ها، اندازه و شکل خوشه­های کروی، نظریات او را تأیید می کند. پس از پیشگامی های او بود که دلیل اشتباهات قبلی در اندازه­گیری کهکشان پیدا شد. این اشتباهات در نتیجه ی جذب زیاد نور توسط گرد و غبار موجود در صفحه ی کهکشان پیش می­آمد. اندازه­گیری­های شیپلی از این تأثیرات به دور نبود، زیرا بسیاری از خوشه­های کروی شکل مورد مطالعه ی وی در بالا یا پایین صفحه­ی کهکشان قرار داشتند و تراکم غبار در لایه ی نازکی طی این صفحه نتایج او را نیز تحت تأثیر قرار داده بود.

ما در حدود 10,000 پارسک(با عدم قطعیت 10%)با مرکز کهکشان فاصله داریم و قطر کهکشان ما حدود 30,000 پارسک است.

آگاهی ما از تعداد و نوع کهکشان محدود به بخش­هایی است که رصدهای اپتیکی با موفقیت صورت می گیرد. اخترشناسان توانسته­اند سرشماری ستارگان بسیار کم­نور را تنها در محدوده­ی 100 پارسکی به طور مطلوب انجام­دهند. سرشماری اجرام بسیار درخشان، نظیر ستارگان پر نوری که ابر غول2 نامیده می شوند، تا حدود 1000تا 2000پارسک گسترش یافته است. نتیجه­ی این بررسی­ها نشان می دهد که در کهکشان ما، بخش عمده­ای از ستارگان درخشندگی کل پایینی دارند و تعداد ستارگان کم نور­تر از خورشید، بیشتر از ستارگان پر نورتر از آن است. (خورشید قدر مطلق3 متوسطی دارد.)

 

ساختار کهکشان ما

در بخش مسطح کهکشان راه شیری(صفحه­ی کهکشان) بیشتر ستارگان و تمام مود بین ستاره ای متمرکز شده اند. توده­ی بسیار بزرگ مرکز عمدتاٌ شامل ستارگان پیر است و نهایتاٌ هاله ای رقیق در اطراف کهکشان وجود دارد که ستارگان پیر و خوشه های کروی را در بر می گیرد. این ویژگی ها در تمام کهکشان های مارپیچی مشترک است.

 

 

با شمارش ستارگان در جهت­های عمود بر صفحه­ی کهکشان، می­توان نمای جانبی آن را ترسیم کرد،یعنی نمایی که کهکشان را از لبه نشان می­دهد. این کار، با شمارش انواع مختلف ستارگان در نواحی روشن و صاف فضای درون­کهکشانی عملی می شود و آن­چه مد نظر قرار می گیرد این است که به موازات دور شدن نقشه برداری از خورشید، گونه­های مختلف با چه آهنگی کاهش می یابد.

خوشه­ی کهکشان ها

خوشه­ی کهکشان ها و تعدادی از گروه های شناخته شده ی آن ها، بزرگترین اجرام جهان هستند. اندازه­ی آن­ها از حدود تجمعات کوچکی نظیر گروه محلی ما با حدود 20 تا 30 عضو، تا سیستم های کروی عظیم از کهکشان­ها با ده­ها هزار عضو است. اختر شناسان با مطالعه ی آن­ها،اطلاعات بسیار زیاد و با اهمیتی در مورد ساختار جهان به دست آورد. با مطالعه­ی حرکت کهکشان های عضو با به کار بردن قوانین گرانش در مورد این سیستم ها می توان جرم خوشه را به دست آورد. در بیشتر حالات، نتیجه­ی محاسبات نشان می دهد که جرم یک خوشه، بیشتر از جرم کهکشان هایی است که در آن دیده می شوند. پس نتیجه می گیریم که بیشتر ماده ی خوشه ها (و جهان ) به صورت گاز های داغ و پراکنده، خرده سیاهچاله­ها و یا اجرام تاریک دیگر، غیر قابل مشاهده اند. با آشکار سازی پرتوهای x گسیل شده از خوشه ی کهکشان­ها،وجود گاز ها بین کهکشان ها به اثبات رسیده است. به نظر می رسد که پرتو x در نتیجه­ی حرکت بسیار سریع کهکشان های عضو در یک محیط گازی پدید می آید. مطالعات مبتنی بر پرتوهای x به یاری ماهواره های ویژه که آشکارسازهایی با قدرت تفکیک پذیری زیاد دارند، ممکن است به زودی ما را به تعیین مقدار گاز موجود در خوشه­ها قادر می سازد و آنگاه می توان به ماهیت «ماده­ی ناپیدا» ویا «ماده­ی تاریک1» جهان پی برد.

ما عضو منظومه­ی شمسی، بازوی جبار، کهکشان راه ­شیری گروه محلی و خوشه ی بزرگ سنبله هستیم.

کهکشان های انفجاری

در مرکز کهکشان ها بخش هایی کوچک وجود دارد که تشعشعاتی نیرومند از قبیل نور، امواج رادیویی، اشعه­ی x و... از خود ساطع می کنند. حتی کهکشان ما نیز مرکز بسیار فعالی دارد. ستاره شناسان گمان می کنندکه سیاهچاله هایی در مرکز کهکشان ها وجود دارد. سیاهچاله ها اجسام کوچکی با جرمی معادل میلیون­ها ستاره هستند. برخی از کهکشان­ها چنان مرکز فعالی دارند که گویا درحال انفجارند و از مرکز آن­ها ماده فوران می کند و تشعشعاتی بزرگ از آن ساطع می شود.کهکشان (NGC6949) در صورت فلکی قیفاووس یک کهکشان فعال است که در قرن گذشته چندین ابر نو اختر در آن رؤیت شده است و کهکشان (M-82) در صورت فلکی دب اکبر، کهکشانی است که ظاهراٌ  منفجر شده است.

کهکشان­های انفجاری را به راستی باید از حیرت ­انگیز ­ترین اجرام دانست. اختر شناسان، هنوز آگاهی کاملی به علت طغیان این کهکشان­ها ندارند؛ ولی پیوسته شواهد زیادی در مورد ماهیت آن­ها به دست می­آورند. آنچه در این انفجارها قابل ملاحظه است، وسعت و اندازه­ی آن­هاست که می تواند کل یک کهکشان را از هم بگسلد؛ کهکشانی که از میلیون­ها میلیون ستاره تشکیل یافته است.

انفجاری که درکهکشان­ها رخ می­دهد، نخستین بار توسط تلسکوپ­های رادیویی آشکار شد، زیرا از این کهکشان­ها، علاوه بر نور، تابش­های رادیویی و اپتیکی بزرگ انجام شده است، تنها توضیح قابل قبول منبع گسیلش امواج رادیویی از این کهکشان ها را، نوعی رویداد انفجاری می دانند.

 

انواع کهکشان­های انفجاری

عموماٌ، اجرام انفجاری برون کهکشانی، یعنی اجرامی که ورای لبه­های کهکشان خودمان قرار دارند، به دو رده تقسیم می شوند که عبارتند از: 1- کهکشان های رادیویی  2- کوازار ها(اختروَش­ها و یا شبه­ستاره­ها)

کهکشان های رادیویی

این کهکشان ها تابش های بسیار قوی در طول موج های رادیویی نشان می دهند. ولی از سوی دیگر به کهکشان های عادی که ویژگی­های اپتیکی مشخصی دارند، شبیه­اند. بیشتر کهکشان­ های رادیویی که از اجرام اپتیکی تمیز محسوب می­شوند. آن ها ظاهری نامنظم و گسیخته دارند؛ هسته ی آن ها درخشان است و اغلب مقادیر زیادی از غبار و گاز که به شکل نامنظمی پراکنده شده اند، در آن ها دیده می شود. گاهی نمای این کهکشان ها شبیه بهکهکشان های بیضوی معمولی است؛ اما به نظر می رسد توده ای از غبار و گاز، با آرایشی نامنظم و غیر عادی، به آن ها اضافه شده است. کهکشان (NGC5128) در صورت فلکی قنطورس و کهکشان (NGC1275) در صورت فلکی پرساووس نمونه هایی از کهکشان های رادیویی هستند.

کوازار ها (اختروَش ها)

این اجرام بسیارکوچکند و از ستارگان قابل تمیز نیستند. این اجرام ابر­هایی بسیار رقیق از جنس گاز هستند و سرعت گردابی بسیاری دارند.

گاهی شدت نور آن ها افت و خیز هایی سریع و معمولاٌ نامنظمی را طی چندین روز یا هفته نشان می دهد. از این موضوع نتیجه می­گیریم که کوازار­ها بسیار کوچکند؛ زیرا اگر قطرشان چند سال نوری بود، درخشندگی کل نمی­توانست طی دوره های کوتاه تغییر کند؛ بنابراین کوازار ها نمی توانند قطری بیش از چند روز نوری داشته باشد. چگونگی ارسال انرژی از یک ابر غبار هنوز برای دانشمندان یک معماست و دانشمدان هنوز در پی پاسخ این سؤال هستند: چگونه اجسامی به این کوچکی، می توانند انرژی به این بزرگی آزاد کنند؟

 

ابرنواختر

انفجار بسیار پرانرژی دیگری که در ماده اتفاق می افتد، ابرنواختر نام دارد. این انفجار لایه­ی بیرونی ستاره را از هم می­پراکند و درخشندگی آن را هزاران برابر می کند. یک انفجار نواختر معمولی 1014 (یک صد میلیون میلیون) بار قدرتمند تر از یک شراره ی خورشیدی1 است. یعنی انرژی کل آن برابر است با 1045 ارگ2 در ابرنواختران که انفجار تمام جرم ستاره را در بر می­گیرد، انرژی باز هم بیشتر آزاد می­شود. انرژی تولید شده در انفجار ابرنواختر، به طور متوسط حدود ده­هزار برابر انفجار نواختر یعنی حدود 1049 ارگ است.

به تازگی انفجار­های بسیار شدیدتر از ابرنواختر کشف شده است که آن­ها را اَبر- اَبرنواختر می­گویند و انرژی آن 10,000 برابر ابرنواختر یعنی 1045 ارگ تخمین زده شده است و می­تواند یک کهکشان را متلاشی کند.

 

فرضیه­ های درست و غلط درباره­ ی چگونگی انفجار کهکشان­ها  

مقدار کل انرژی لازم برای انفجار­هایی که کهکشان­های رادیویی و کوازار ها را به وجود می­آورد چنان زیاد است که برای تولید آن توسط واکنش های هسته ای معمولی، باید میلیارد­ها خورشید به طور کامل نابود شوند. در تفسیر چگونگی این انفجار ها، نظریات زیادی ارائه شده است که در زیر به مهمترین آن ها اشاره می شود.

هنگامی که کهکشان­های رادیویی کشف شدند، دانشمندان واپاشی آن­ها را در نتیجه­­ی برخورد بین دو کهکشان می­دانستند؛ چون برخورد بین دو کهکشان محتمل است؛ گمان می­رفت که در روند این پیشامد، انفجار­های مهیب و پرانرژی به وجود می آیند. ولی اگر توزیع ستارگان را در نظر بگیریم، می­بینیم که اندازه­ی ستارگان در مقایسه­ با فاصله­هایشان بی اندازه کوچک است و بنابراین، دو کهکشان که فقط حاوی ستاره باشند( و گاز و غبار نداشته باشند) بدون هیچ برخورد شدید، به راحتی از میان یکدیگر می گذرند. در این صورت، فقط برای مدتی تعداد ستارگان کهکشان دو برابر دیده می­شوند و بعد از عبور آن ها از میان هم، همه چیز به حالت عادی بر می­گردد. حتی احتمال این که ستاره ای از یک کهکشان با ستاره ای از کهکشان دیگر برخورد کند، کم است. برخورد بین کهکشان ها، هنگامی شدید و متلاشی کننده می شود که ابر های گاز و غبار موجود در آن ها، در مقایسه با ستارگان، اندازه ای بسیار بزرگ داشته باشند؛ ولی حتی در این شرایط نیز مقدار انرژی تولید شده در اثر برخورد، به آن حد نخواهد بود که بتواند منابع رادیویی پر انرژی پدید آورد. از دلایل دیگری که صحت نظریه ی فوق را مورد شک قرار می دهد، این است که نمای ظاهری تعداد بسیار کمی از کهکشان های رادیویی نزدیک حاکی از برخورد کهکشان هاست.

مبنای نظریه­ی دیگری که اخیراٌ برای تبین انرژی خروجی زیاد منابع رادیویی پیشنهاد شده است، مواجهه­ی ماده و ضدماده است. علم فیزیک، به تقارنی بسیار دقیق بین دو شکل متفاوت از ماده در طبیعت معتقد است. یک از این دو را ماده­ی معمولی می­نامیم که انسان، زمین، خورشید و تمام چیزهای اطراف ما از آن درست­شده اند؛ شکل دیگر، ضدماده نامیده می­شود که ظاهراٌ همانند ماده است ولی بار و خواص بنیادی کاملاٌ متضاد دارد. از این رو، به هنگام مواجهه­ی با ماده، خصلت نابود کننده­ای از خود نشان می­دهند. البته باید توجه داشته باشیم که ضدماده­ها تا به حال فقط در آزمایشگاه تولید شده است. ولی اگر کهکشانی ضدماده با کهکشان ماده برخورد کند، کوازار یا کهکشان رادیویی بسیار قدرتمند پدید می­آید.

مخالفان نظریه­ی ماده و ضدماده، می­گویند که که در لحظه­ی اول برخورد و نابودی چند اتم، ناحیه­ی برخورد چنان آشفته می شود که ممکن است ابرها از هم دور شده و برخورد شدیدی رخ ندهد.

فرضیه­ی دیگری که که سعی دارد منابع رادیویی را توضیح دهد، فرضیه­ی به هم پیوستن ماده است. طبق این نظریه ممکن است مقادیر بسیاری از مواد میان کهکشانی در اثر کشش گرانشی به درون کهکشان سقوط کند و نهایتاٌ افزایش بسیار زیاد ماده در هسته­ی آن، باعث وقوع می­شود. فرضیه ی فوق در سال 1977 توسط فیلیپ موریسون و همکاران وی از دانشگاه M.E.T اصلاح شد آن­ها با مطالعه­ی دقیق نمای تغییر شکل داده و واپیچیده ی کهکشان (M82) دریافتند که این حالت  نمی­تواند نتیجه­ی انفجار باشد بلکه باید از رانده شدن کهکشان فوق به درون ابرهای عظیم­الجثه گاز و غبار واقع در حوزه­ی کهکشان­های اطراف کهکشان M81 پدید آید. رویدادی که آغاز آن به میلیون ها سال پیش – یعنی زمانی که M82 یک کهکشان مارپیچی بود- برمی­گردد. این اصلاح فقط پیشنهادی است برای تفسیر منبع رادیویی کهکشان M82 و قادر به تبیین کهکشان­های رادیویی نیست.

قوی­ترین فرضیه در توضیح کوازارها و کهکشان­های رادیویی، رمبش گرانشی ماده به درون سیاهچاله­ای پرجرم است. به عقیده بسیاری از اخترشناسان، تنها راه تولید انرژی در این مقیاس زیاد، فرو ریزش جسمی با جرم میلیون­ها و شاید میلیاردها برابر جرم خورشید در مرکز کهکشان است است. در این صورت، مواد بیرون سیاهچاله، پیوسته به درون آن سقوط خواهند و درست قبل از ناپدید شدن در اطراف آن، باعث گسیل تابش های نورانی خواهند شد. نور گسیل شده می­تواند مواد بیرون از شعاع بحرانی سیاهچاله را به شدت پس زند و کهکشان با هسته­ای ظاهراٌ در حال انفجار دیده می­شوند.

مطالعاتی که در سال 1978 در مورد کهکشان M87 -که یک کهکشان انفجاری است- انجام شد، نشان داد که هسته­ی آن، شامل جسم بسیار پرجرمی است که از ستارگان معمولی تشکیل نشده است و طبق محاسبات جرمی بیش­ از5میلیارد برابر جرم خورشید دارد. این جسم می­تواند یک سیاهچاله باشد.

اخترشناسان و فیزیکدانان سعی می­کنند که ماهیت کهکشان­های انفجاری را توضیح دهند ولی در حال حاضر، نمی­توان گفت که تا چه حد موفق بوده اند و نظرات آن ها تا چه حد درست است.

سیاه چاله ­ها

به طور کلی سیاهچاله ها، اجسام فروریخته­ای اند که چگالی بسیار زیادی دارند، به طوری که هیچ تابشی(حتی نور) نمی­تواند از آن بگریزد. اگر ستاره­ی بزرگی منفجر شود و بقایای آن به قدر کافی فشرده شود ممکن است سیاهچاله پدید آید.

سیاهچاله را چگونه شناسایی­ می­کنند؟

از آن­جا که آن ها هیچ نوری ندارند و آن ها را نمی توان دید، دانشمندان آن ها را علامت گذاری می­کنند؛ زیرا موادی که به سمت مرکز سیاهچاله کشیده می­شود، با هم بر خورد کرده و حفره های پرتوی x ازخود پخش می­کنند که در این هنگام تلسکوپ های فضایی آن­ها را شناسایی می­کنند.

نتیجه­ گیری

کهکشان­ها براستی یکی از معجزه­های خلقت هستند. این کهکشان­ها باعث شدند تا مناظر بسیار خیره­کننده و جذابی به وجود بیایند.

 کهکشان شگفت انگیز و خارق­العاده­ای که ما در آن زندگی می­کنیم، تنها بخشی از دنیای بی­کران است که انسان همواره سؤالات بی­شماری درباره­ی آن داشته است: ماده­ی تاریک چیست؟ آیا روزی ما توانایی سفر به انتهای دنیا را داریم؟ و آیا جهان انتهایی دارد؟!

 این پرسش­ها و هزاران سؤال دیگر از دیرباز ذهن انسان را مشغول خود کرده است. پاسخ­ها روز به روز پیچیده تر می­شوند و سؤالات نیز هر روز همراه با جواب­ها پیشرفت می­کنند. دیگر پرسش­هایی مانند «آن خط شیری رنگ در آسمان چیست؟» برای ما معنایی ندارند. ولی آیا سؤالات ما مانند گذشتگانمان، سؤالاتی ساده است و برای نسل­های بعدی قابل فهم خواهد بود؟

 براستی اگر بگوییم ما هیچ اطلاعاتی نداریم، درست گفته ایم زیرا ما هنوز شکل کهکشان خود را با حدس و گمان ترسیم می کنیم. ساختار کهکشان­ها بسیار پیچیده است. ساختار کهکشان ما نیز از این قائده مستثنی نیست. بنابراین اگر بخواهیم کهکشان خود را بشناسیم، کاری بسیار دشوار در پیش داریم. بشر تا به حال توانسته است با پیشرفت تکنولوژی، به کار­هایی که به نظر بسیار دشوار می رسیدند، دست پیدا کند و شاید روزی بتواند از پس این کار بر بیاید. از زمان­های گذشته سفر به فضا از آرزو­های انسان بوده است. حال بشر پس از رسیدن به آرزو­هایش بلند پروازتر شده. اما آیا پس از سفر­های میان ستاره ای هنوز نظریات دانشمندان پا بر جا خواهند ماند؟

 ما بسیاری از کهکشان ها را تنها با چشم محدود خود می­بینیم؛ حتی برخی از کهکشان ها را تنها با تشعشعاتی که ارسال می­کنند، شناسایی می­کنیم. ممکن است تکیه کردن بر قدرت محدود چشم­هایمان بر نظریه­ها تأثیر گذاشته باشند. اما همه­ی این نظریه ها - چه درست و چه غلط - باعث شدند تا علم نجوم امروزی خلق شود. پس از این نظریه­های گوناگون، شاید، سفر انسان به ستارگان کاملاٌ علم نجوم را دگرگون سازد.

 

 

واژه­نامه

ابر غول: ستاره ای بسیار بزرگ که اندازه­ی آن را می­توان با منظومه­ی شمسی نورد مقایسه قرار داد. ابر غول­ها حدود 100 تا 1000 بار درخشان­تر از خورشیدند و بسیار سریع تکامل یافته اند.

ارگ(erg): واحد اندازه گیری انرژی انفجاری، در انفجار یک تن T.N.T، 1016 ارگ انرژی آزاد می­شود و یک بمب اتمی 20 کیلوتنی، 1021 ارگ آزاد می کند.

برون­مرکزی: نسبت قطر کوچک به قطر بزرگ در یک بیضی

پارسک(pc): فاصله ای که اختلاف منظر جسم اسمانی مانند ستاره، برابر یک ثانیه­ی قوسی دیده می­شود. یک پاریک برابر 26/3 سال نوری است.

شراره­ی خورشیدی: پدیده­ی انفجاری کم عمر در سطح خورشید است.

قدر مطلق: روشنایی واقعی ستاره. قدر ظاهری ستاره هنگامی که ستاره در فاصله­ی 10 پارسک (6/32 سال نوری) باشد.


 

ارسال نظر برای این مطلب
این نظر توسط هر روز آخرین خبر استخدامی را برات اس ام اس میفرستیم در تاریخ 1393/10/09 و 4:10 دقیقه ارسال شده است

سلام وقت بخیر

اگه تمایل داری هر روز آخرین اخبار استخدامی شرکت ، سازمان های دولتی را دریافت کنی

می تونی به لینک زیر جهت فعال سازی بری

http://sms.mida-co.ir/newsletter/6/estekhtam

این نظر توسط دریافت پنل رایگان به همراه خط اختصاصی با پیش شماره 50005 در تاریخ 1393/09/07 و 2:15 دقیقه ارسال شده است

باسلام خدمت شما مدیر عزیز

جهت ثبت نام پنل اس ام اس رایگان با همراه خط اختصاصی با پیش شماره 50005 می توانید به آدرس

http://50005.mida-co.ir

مراجعه نمائید.

منتظر حضور گرمتون هستیم

mida-co.ir

این نظر توسط پیشنهاد یک کسب کار هوشمندانه در تاریخ 1393/08/26 و 1:25 دقیقه ارسال شده است

با سلام خدمت شما

این پیام احتمالا آینده ی تجاری شما را متحول خواهد کرد

شما می توانید با حداقل سرمایه ی اولیه ،

صاحب جامع ترین مرکز فروشگاهی و خدماتی شهرتان شوید

جهت کسب اطلاعات بیشتر به وبسایت WWW.IBP24.ORG مراجعه نمایید

این نظر توسط سامانه پیامک در تاریخ 1393/07/02 و 1:36 دقیقه ارسال شده است

با سلام خدمت شما مدیر محترم
شما می توانید با عضویت در طرح همکاری فروش پنل و خطوط پیامکی از بازدید کننده وبلاک خود درآمد کسب کنید
ابتدا وارد آدرس زیر شوید و مراحل ثبت نام رو کامل نمائید
http://sms.mida-co.ir/hamkar
سپس وارد پنل کاربری شوید و از قسمت شبکه فروش و بازاریابی کد های مربوط به فروش پنل را در سایت خود قراردهید بعد از معرفی هر کاربر به شما 25 درصد سود فروش داده می شود
جهت کسب اطلاعات بیشتر به سایت زیر مراجعه نمائید
mida-co.ir
info@mida-co.ir

این نظر توسط سامانه پیامک در تاریخ 1393/04/20 و 3:57 دقیقه ارسال شده است

با سلام خدمت شما مدیر محترم

برای داشتن یک سامانه حرفه ای و رایگان همین حالا اقدام نمائید. سامانه sms5002.ir به شما یک پنل پیامک کاملا اختصاصی رایگان می دهد با این سامانه پنل ارتباطی جدیدی بین سایت و کاربران خود آغاز کنید. برای فعال سازی همین حالا اقدام نمائید.

جهت ثبت نام به آدرس زیر مراجعه نمائید

sms5002.ir/register.php


کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 2
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 21
  • آی پی دیروز : 4
  • بازدید امروز : 3
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 3
  • بازدید ماه : 5
  • بازدید سال : 6
  • بازدید کلی : 59
  • پلیر